AP Photo/Hassan Ammar
دمیتری سدوف
برگردان و پیشگفتار: ا. م. شیری
۵ تیر ۱۳۹۱
پیشگفتار مترجم
۱ــ فاجعه کشور و مردم لیبی، امروز بسیار فراتر از آن
است که بتوان در یک یا چند مقاله تشریح کرد و توضیح داد. واقعیت این است
که مقاله حاضر نیز تنها یک تصویر بسیار فشرده و مختصر از یک منظره بشدت
رقتانگیز عظیمی را در برابر چشم خواننده ترسیم می کند و من هم آن را صرفا
برای بیان تنفر و انزجار پایان ناپذیر خود همراه و همصدا:
ــ با تمام صلحدوستان و آزادیخواهان جهان؛
ــ با مبارزان ضد استعماری و مخالفان هر گونه مداخله خارجی در امور دیگر کشورها؛
ــ با آن یک میلیون کارگر فراری خارجی سابقا شاغل در لیبی در اثر تهاجم استعمار گران به این کشور؛
ــ با نزدیکان و بازماندگان آن چندین ده هزار لیبیائی کشته شده در زیر بمبارانها؛
ــ با ده ها هراز کودک یتیم، آواره و بیسرپرست مانده؛
ـ با والدین کودک از دست داده؛
ــ با بیماران محروم شده از بهداشت و درمان رایگان؛
ــ با دانشآموزان و دانشجویان محروم شده از تحصیل رایگان؛
ــ با تلاشگران در ساخت تأسیسات آبرسانی ثبت شده لیبی در کتاب رکوردهای «گنیس»؛
ــ با محروم شدگان از آب شرب سفره های آب گوارا در ۵۰۰ متری زیر خاک صحراهای لیبی؛
ــ با محتاج ماندگان به نان شب؛
ــ با تمام ساقط شدگان از هستی؛
ــ با بیوه زنان و بیوه مردان همسر از دست داده؛
ــ با نوزادان و طفلان هراسان از غرش بمبها و انفجارها و نفیر گلوله ها؛
ــ با مردم امنیت و آسایش، شغل و مسکن از دست داده؛
ــ و بالآخره، با بازمندگان خانواده قذافی که سه نسل پیاپی بدست استعمارگران غرب کشتار می شوند؛
نسبت:
ــ به استعمارگران متجاوز امپریالیسم غرب؛
ــ به نوچه های تروریست و آدمخوار آنها؛
ــ به سران بیسر رژیم جمهوری اسلامی ایران، که در هم
کوبیدن و ویران کردن پیشرفته ترین کشور آفریقا و خاورمیانه و کشتار
بیامان مرفهترین مردم این منطقه را، «پیروزی» القاعده و ناتو در لیبی و
اخوان المسلمین، این برادران ایدئولوژیک صهیونیسم در تونس و مصر را، «علائم
بیداری اسلامی» تعریف میکنند؛
ــ به همه آن کوته فکرانی که بجای ماهیت طبقاتی-
تاریخی استعمارگران غرب، وجود «رژیمهای دیکتاتوری» را علت تهاجم نظامی غرب
امپریالیستی به کشورهای مختلف میخوانند؛
ــ به آن کوردلان گستاخی که «پیروزی» استعمارگران
ناتویی و تروریسم بینالمللی در لیبی را بنام «پیرزی انقلاب مردم لیبی»
خوانده و «پیام شاد باش» فرستادند؛
ــ به پادوهای بیمقدار استعمار و امپریالیسم جهانی و
صهیونیسم بینالملل که امروز هم برای کاربست نسخه یوگسلاوی، لیبی، سومالی،
افغانستان، عراق، ساحل عاج، و غیره در سوریه، ایران، بلاروس و بسیاری
کشورهای دیگر سر از پا نمیشناسند، ترجمه کردم.
۲ــ از فحوای کلام مقاله حاضر چنین بر می آید که نسبت
به برگزاری بموقع «انتخابات مجلس مؤسسان در لیبی» با شک و تردید نگاه می
کند. اما، من بر این باورم که حتی در صورت برگزاری بموقع «آزاد»ترین و
«دمکراتیک» ترین انتخابات چه در لیبی و چه در هر کشور دیگر، چیزی از
شعبدهبازی انتخاباتی عاید مردم لیبی و یا هر کشور دیگری نخواهد شد، بلکه،
تنها موجب جابجائی مهرهها و گماشتگان اداری مافیای دلالان و سوداگران
«بازارآزاد»، قماربازان بانکها و بازارهای بورس: کلینتون و بوش با اوباما،
بلر و براون با کامرون، شرویدر سوسیال- دموکرات با مرکل دموکرات مسیحی، ژاک
شیراک و سارکوزی با اولاند «سوسیالیت»، پاپاندرئو و زاپاتروی «سوسیالیست»
با پاپادموس و راخوی، برلسکونی با مونتی، بن علی با منصف المرزوقی، مبارک
با محمد مرسی خواهد شد و درِِِ نظام سرمایه داری بر همان پاشنه خواهد
چرخید.
پایان پیشگفتار
***
هشت ماه پس از پیدایش دولت جدید در لیبی آشوبزده، بالآخره،
قرار برگزاری انتخابات پارلمانی صادر شد. دولت موقت شورای ملی، حقه ای بود
که برای دوره گذار به «رژیم دموکراتیک» در بستر استراتژی جهانی آمریکائی-
ناتوئی طراحی شد.
ششم ماه ژوئن، مصطفی ابو شاغور، معاون نخست دولت موقت شورای
ملی ضمن سخنرانی در شورای آتلانتیک در واشینگتن، به اربابان ماورای بحار
خود اطمینان داد، که انتخابات مجلس مؤسسان لیبی در ماه جاری برگزار خواهد
شد. بر اساس «قانون اساسی» مصوب شورای ملی، انتخابات می بایست تا ۱۹ ژوئن
برگزار شود، ولی، آژانس فرانس پرس به نقل از یک «عضو کمیسیون انتخابات» که
نخواست نامش فاش شود، روز ۹ ژوئن گزارش داد که برگزاری انتخابات اگر
«بدلایل فنی» به تأخیر نیافتد، به ماه ژوئیه موکول شده است. جنگ بین قبیله
ای در کشور ادامه دارد، و عملا دولت مرکزی وجود ندارد. تمام مناطق به زیر
کنترل انواع گروههای مسلح، از «القاعده» گرفته تا سازمانهای وفادار به
جماهیری لیبی در آمده است. در عین حال، پایبندی به «رژیم سابق» جرم محسوب
می شود و «مجرم»، یا در جا مجازات می شود و یا به زندانهای طویل المدت
محکوم می گردد. شمار زندانیان از رمق افتاده لیبیائی بجرم وفاداری به
قذافی، به چندین هزار نفر می رسد.
بر بستر چنین شرایطی، دهها «حزب» اسلامگرا در کشور پدید آمده
است. با این حساب، در صورت برگزاری انتخابات در لیبی، پیروزی اسلامگرایان
حتمی خواهد بود.
قرار بود اتحادیه اروپا ناظران انتخاباتی خود را برای نظارت
بر انتخابات مجلس مؤسسان در ماه ژوئن به لیبی بفرستد، اما تا کنون حتی یک
ناظر اتحادیه اروپا به این کشور نرفته است. البته این مسئله اصلا تعجبآور
نیست زیرا، در شرایط حکمرانی هرج و مرج در این کشور، برگزاری انتخابات کاری
بی معنی خواهد بود.
اخبار و اطلاعات منتشره در باره لیبی، پیش از هر چیز، اخبار
جبهههای جنگ را یادآوری می کنند. بخش اعظم خاک کشور تحت سلطه تقریبا ۵۰۰
گروه مسلح قرار گرفته که در جریان «بهار عربی» اعلام موجودیت کردند. کشور
عملا تجزیه شده است. درگیری مسلحانه ماه مارس قبایل در جنوب لیبی به مرگ
۱۵۰ نفر منجر شد؛ ماه گذشته، شبهنظامیان خواستار از سرگیری پرداخت پول نقد
به خود شده، دفتر نخست وزیری را مورد حمله قرار دادند و درگیریهای دائمی
در اطراف طرابلس به بستن مرز با تونس منجرگردید.
اقدام وزارت کشور برای استقرار دسته های پلیس در اطراف
پایتخت، موجب نارضایتی در میان شبه نظامیان زینتان و میسوراتی، قدرتمندترین
سازمانهای مسلح تا کنونی در کشورگردید. شورای نظامیان این شهرها بر این
باورند که نیروهای پلیس باید از مقامات محلی اطاعت کنند.
و این هم برخی حوادث فقط دو روز ۱۲ و ۱۳ ژوئن در لیبی:
ــ درگیری مسلحانه با توپخانه بین شبه نظامیان و جنگجویان
قبیله الماشاشا ( احتمالا، المشعشع باید باشد. مترجم)، مخالف شورای موقت،
در نزدیکی شهر میزداه روی داد. در مجموع ۵۰ نفر کشته شدند، نیروگاه برق از
کار افتاد و برق منطقه قطع شد؛
ــ شورشیان ترخون فرودگاه طرابلس را تصرف کردند و درگیری
مسلحانه چندین ساعت ادامه داشت. آژانسهای خبری از درگیری در اطراف فرودگاه و
بمباران آن توسط هلیکوپترهای خارجی خبر دادند؛
ــ شورشیان الجلتا در منطقه گذرگاه مرزی رأس اجدر در مرز تونس
مستقر شدند. آنها منطقه مرزی را از وجود نظامیان وابسته به شورای موقت
لیبی پاکسازی کردند و راه تونس را به زیر کنترل خود درآوردند؛
ــ جنگجویان شورای موقت با دست زدن به تیراندازی، به تصفیه حساب با ساکنان اردوگاه فراریان اجباری طایفه تاوراگ پرداختند؛
ــ انفجار مهیب، مثل انفجارهای زمان بمبارانها، در منطقه باب العزیزیه روی داد؛
ــ درگیری مسلحانه در منطقه گرمانیه شروع شد و به مناطق والبیو و سیمافورا البیو گسترش یافت؛
ــ در شهر اجدبیه اعتراضات گسترده به بستن راههای اصلی منجر گردید؛
ــ در اطراف سیرت درگیری مسلحانه بین واحدهای وابسته به شورای موقت و شورشیان روی داد. ۲۵ سرباز شورای موقت کشته شدند؛
ــ در شهر بنغازی درگیری مسلحانه شدیدی در منطقه زندان بوهدیم
روی داد. صدای انفجارها و تیراندازی در بسیاری از مناطق شهر شنیده می شد؛
ــ شورشیان وابسته به قبیله ریشوان با تانک و توپخانه سنگین به واحدهای نظامی شورای موقت در اطراف قادائوم حمله کردند.
این در حالیست که هیچ اطلاعی دال بر رهبری شورشیان از سوی
ساختار دوره قذافی در دست نیست. مقاومت مسلحانه در مقابل حکومت «جدید لیبی»
از پائین و بابتکار خود گروهها و قبایل مختلف سازماندهی می شود. مشاوران
خارجی از قدرت تأثیرگذاری بر مواضع طرفهای درگیر برخوردار نیستند، و
فعالیتهای شدید آنها هیچ تأثیری روی حوادث نمی گذارد. همین روزها اتوموبیل
سفیر انگلیس در لیبی به رگبار بسته شد و خودش بطور اتفاقی زنده ماند.
در اوضاع و احوال پیش آمده، شورای موقت بشدت به سیاست تعقیب و
فشار روی آورده است. تشکیل کمیته عالی امنیت ملی در کشور به آدمربائی و
شکنجه، وحشتآفرینی و ترور روانی دست می زند. دکتر سالم فرجانی، جراح مشهور
قلب در لیبی، یک نمونه از فعالیت کمیته عالی امنیت ملی است. او ربوده شد و
به پایگاه نقلیه در نزدیکی طرابلس انتقال یافت. در آنجا وی را بشدت کتک
زدند. فرجانی زنده ماند، ولی تا پنج شبانه روز نه خانواده و نه فاطمه
خمروش، وزیر بهداشت و درمان، نتوانستند هیچ اطلاعی در مورد محل نگهداری او
بدست آورند. در نهایت، زمانیکه گروگان را به پایگاه میتیقه (فرودگاه
طرابلس) منتقل کردند، نماینده کمیته عالی امنیت ملی با وزیر بهداشت و درمان
تماس گرفت و پس از آن که نتوانستند هیچ اتهامی بر فرجانی وارد سازند، او
را آزاد کردند. این موضوع برای بسیاریها روشن است که او کارشناس کمیسیون
جستجوی ناپدید شدگان بود.
عفو بینالملل هم از «محاکمه» دکتر هاشم انور بن خیال، جراح
مغز و اعصاب به اتهام تأخیر عمدی در امدادرسانی طبی در سال گذشته به شورشی
مجروح، فاتح محمود ابو شنف، که موجب مرگ او شد، خبر داد. هاشم انور بن خیال
اوایل ماه آوریل در طرابلس ربوده شد. این پزشک هم اکنون در الزاویه،
زادگاه همان شورشی مرده محاکمه می شود. بگفته وی، شورشیان او را شکنجه کرده
اند. حسیبه حاج صحرائویی، نایب رئیس عفو بینالملل در امور خاورمیانه و
شمال آفریقا می گوید: «واضح است، که او محاکمه نمی شود. از وی انتقام می
گیرند. این بسیار خطرناک است که نزدیکان متوفی در مورد مجازات مجرم احتمالی
تصمیم می گیرند».
هاری کمیته عالی امنیت ملی موجب ترس و وحشت عمومی در لیبی شده
است. یان مارتین، نماینده ویژه سازمان ملل متحد نگرانی عمیق خود را از
گسترش ترور کمیته عالی امنیت ملی در سراسر لیبی اعلام کرد.
۴ ژوئن جلسه نهائی دادگاه نظامی لیبی برای رسیدگی به پرونده دو نفر تبعه بازداشت شده روسیه در تاریخ ۲۷ ماه اوت ۲۰۱۱ در طرابلس و. و. دالگوف و آ. ف. شاروف
و همچنین ۲۵ تبعه اوکراین و بلاروس تشکیل شد. همه این زندانیان به همکاری
با رژیم معمر قذافی و تلاش برای قتل از راه تعمیر تکنولوژی نظامی متهم شده
اند. آ. ف. شاروف به حبس ابد، و. و. دالگوف و همه اتباع اوکراین و بلاس هر
یک به ۱۰ سال زندان تأدیبی محکوم شده اند. صدور این احکام، بویژه در پرتو
تماسهای مستمر وزارت امور خارجه و سفارت روسیه در طرابلس با مقامات لیبی و
وعده های مساعد طرف لیبی برای رسیدگی به این مسئله، نگرانی و خشم مسکو را
برانگیخته است.
در روزهای اخیر کمیته عالی امنیت ملی اعضای هیئت نمایندگی
دیوان کیفری بینالمللی را بازداشت کرده، و ظاهرا، سعی می کند از این
بازداشت برای کسب برخی اطلاعات استفاده کند. با بازداشت شدگان چه خواهد
کرد، فعلا روشن نیست.
در روزهای آینده «پرونده بغدادی» هم بازتاب بینامللی خواهد
یافت. دولت تونس اکنون دبیر کل کنگره ملی لیبی (نخست وزیر سابق لیبی.
مترجم)، دکتر بغدای محمودی را که از بیم جان خود به تونس پناهنده شد بود،
با تحویل به لیبی برای «رسیدگی» تهدید می کند (تونس، دکتر بغدادی محمودی را
در ۱۹ ژوئن به لیبی تحویل داد. این مقاله قبل از آن تاریخ نگاشته شده است.
مترجم). او در زندان بسر می برد و در اعتراض به تحویل خود به دست شورای
ملی، اعتصاب غذا کرده است. دکتر بغدادی، سمبل مخالفان حاکمیت جدید لیبی
بشمار می رود؛ تصمیم برای مجازات او در آستانه انتخابات، به احتمال قریب به
یقین، در پاریس و لندن اتخاذ شده است.
نوچههای آنهائی که لیبی را بمباران کردند و رژیم قذافی را
سرنگون ساختند، کاملا واضح است که از عهده اداره امور این کشور بغرنج
برنمیآیند. حاکمیت جدید با تمام قوا به خشونت روی آورده است. در مقابل آن،
تروریستها و قبایل مخالف دولت جدید، به مقاومت مسلحانه خود شدت بخشیده
اند. زرق و برق شعارهای دموکراتیک وارداتی از غرب نتوانست قوانین جماهیری
لیبی را در نظر لیبیائیها تغییر دهد. خلق لیبی رژیم عروسکی را نمی پذیرد.
افق «افغانیزه کردن» لیبی و جنگ داخلی با هدف نابودی جمعیتی ان نمایان است.