Tohtori Marx kuvaili yksien harjoittamaa toisten jotensakin kuppaamista siihen tapaan,että ”pääoma on kuollutta työtä, joka vampyyrien lailla elää vain imemällä elävää työtä, ja se elää sitä paremmin, mitä enemmän se sitä imee.”

tiistai 19. marraskuuta 2013

 
خلاصه گزارش روزنامه شرق درباره اوضاع اقتصادی کشورووضع معیشت مردم :
 برآورد چهار شاخص غذا، بهداشت، آموزش و مسکن می‌تواند سطح رفاه خانوار را تعیین کند. وقتی هر یک از این شاخص‌ها را در سال‌های گذشته بررسی می‌کنیم با ‌درصدهای بزرگی مواجه می‌شویم که پیش از این و حتی در دوران جنگ هم نمونه آن را ندیده بودیم.
بر اساس آخرین آمار استخراج‌شده، میانگین مصرف خانوار از سال 86 تا 90 مرتبا کاهش یافته است. بر اساس گزارش بانک مرکزی، بررسی سبد کالای خانوار نشان می‌دهد که در سال 1386 هزینه متوسط خانواده‌ها در سال معادل 98‌ میلیون و 816‌هزار ریال بوده است اما این رقم با 76‌درصد افزایش در سال 1390 به 173میلیون و 925‌هزار ریال رسیده است. به عبارت دیگر در سال 90، هر خانوار چهارنفره باید یک ‌میلیون و 450‌هزارتومان در ماه درآمد داشته باشد تا بتواند از عهده مخارج خود برآید. دستمزد کارکنان بخش دولتی و غیردولتی براساس نرخ تورم و هزینه خانوار مورد محاسبه قرار نگرفته است. کم‌شدن سهم پوشاک، تفریح و امور فرهنگی، بهداشت و درمان، لوازم و اثاث خانه و از سوی دیگر افزوده شدن به سهم مسکن، آب، برق و گاز و همچنین حمل و نقل در سبد هزینه خانوار از پیامدهای سیاست‌های اقتصادی در دو سال گذشته بوده است. مسلما اعلام آمار سال‌های 91 و 92 وخامت اوضاع را بیشتر به نمایش خواهد گذاشت.
کارشناسان اقتصادی می گویند بانک مرکزی تورم ماهانه را 3 ‌درصد اعلام کرده، در حالی که تورم ماهانه‌ای بین هشت تا 9‌درصد است. تورم‌ 20‌درصدی که در دنیا بندرت وجود دارد در ایران عادی شده است. با تورم ثروت سرمایه‌داران ضریب می‌گیرد .
بر اثر تورم جامعه ما بشدت فقیرتر شده و نابرابری‌ها افزایش بیشتری یافته است. دسترسی افراد به دارو به حدی محدود شده که در هیچ دوره‌ای در سال‌های پس از انقلاب نمی‌توان نمونه آن را دید. هزینه‌های تامین مسکن نیز از دیگر شاخص‌هایی است که سطح رفاه خانوار را نشان‌ می‌دهد. با توجه به اینکه حدود  34 ‌درصد جمعیت کشور اجاره ‌نشین هستند؛ افزایش قیمت اجاره‌ تاثیر قابل توجهی در شاخص فلاکت آنها داشته است.
هزینه‌های تامین غذا و آموزش هم نمونه‌های دیگری است که رفاه خانوار را به شدت کاهش داده است.  به صرف پرداخت یارانه نقدی نمی‌توان انتظار بهبود وضعیت آنها را داشت. هزینه‌ها بین 60 تا صد ‌در صد رشد داشته‌اند.
کاهش هر روزه ارزش پول ملی روی دیگر سکه، یعنی کاهش قدرت خرید مردم است. زمانی که بانک مرکزی اعلام می‌کند تورم به 30‌درصد رسیده، یعنی درآمد خانوار به هر میزان درآمدی که باشد، معادل یک سوم ارزش خود را از دست داده است. تورم  10‌درصدی سال 84 به بیش از 30‌ درصد در سال 91 رسیده و گویای رشد 300‌ درصدی تورم طی هفت‌سال گذشته است. این موضوع نشان می‌دهد درآمدهای افراد در این سال‌ها به شدت کاهش یافته است.  افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که به قصد کار و اقامت از کشور خارج شده‌اند، پدیده خطرناک جدید آن است که پس از تشدید تحریم‌ها علیه ایران، تعداد کارآفرینانی که کشور را به قصد کار در دوبی، ترکیه، مالزی و کشورهای دیگر ترک کرده و سرمایه‌ها و شرکت‌های خود را به این کشورها منتقل کرده‌اند، افزایش یافته است.
کارگران اکنون یک‌سوم دستمزد واقعی خود را دریافت می کنند. به عبارت دیگر هزینه‌های معیشتی در ماه‌های گذشته 50 تا 60 درصد افزایش داشته و برخی اقلام حتی تا 200 درصد افزایش قیمت داشته است. حال آنکه دستمزد کارگران سالی یک‌بار و تنها بر اساس تورم و چیزی کمتر از آن تعیین می‌شود.
قیمت هر مترمربع فضای مسکونی از 649‌هزار‌تومان در سال 84 به 3/9میلیون‌تومان در سال 1391 رسیده است و بر همین اساس اجاره‌ هر متر واحد مسکونی از سه ‌هزار و 417 تومان در سال 84 به متری 16هزار و 378 ‌تومان در سال 91 رسیده است. مقایسه این ارقام با درآمد ماهانه خانوارها بیانگر آن است که در این مدت توان خرید مسکن 43 ‌درصد و توان اجاره آن 25 ‌درصد کمتر شده است. در سال‌های 84 تا 91 قیمت مسکن در تهران معادل 500‌ درصد (معادل شش‌ برابر) و اجاره معادل 370‌ درصد رشد پیدا کرده است.
تعداد بیکاران از دو‌میلیون ‌و 600‌ هزارنفر در سال 84 به سه‌ میلیون ‌و 300‌ هزار نفر در سال91 رسیده است.