Tohtori Marx kuvaili yksien harjoittamaa toisten jotensakin kuppaamista siihen tapaan,että ”pääoma on kuollutta työtä, joka vampyyrien lailla elää vain imemällä elävää työtä, ja se elää sitä paremmin, mitä enemmän se sitä imee.”

sunnuntai 6. tammikuuta 2013

یا انقلاب- یا جنگ

این پایان بحران اقتصادی است

یونگه ولت ـ ترجمه رضا نافعی

بحرانی دائمی گریبان اقتصاد – سرمایه داری جهانی- را گرفته است. ازسال 2007 که این بحران آغاز شد دیگرتحرک چندانی مشاهده نمیشود. آنچه را که برخی آن را  ضعفی مرحله ای میخوانند که فقط اندکی طولانی شده است، ازدیدگاه ویم گرومِن       Wim Grommen دانشمند هلندی منزل آخرازیک دوران است. اومیگوید:


"انقلاب سوم صنعتی به وضوح وارد مرحله اشباع، مرحله تباهی خود شده است". اینها نظر این ریاضیدان ، دانشمند فیزیک  و کارشناس روند تحولات اجتماعی است که قراراست درسمپوزیوم بین المللی دانشگاه والنسیا در 24 و 25 ژانویه دراسپانیا عرضه کند. موضوع کنفرانس این است: 

"بحران اقتصادی،  زمانی برای تغییرالگوواره Paradigm Shift" است.


"گرومِن"معتقداست که این مرحله برای زندگی مسالمت آمیزجامعه  بسیار خطرناک است. زیرادرپایان هردوره ازانقلاب های صنعتی رفاه اجتماعی با خطر مواجه شده است.  تاریخ نشان داده است که هرجامعه ای بر 5 ستون اجتناب ناپذیر استواراست:

خــوراک، امنیت، ســلامت، رفـــاه (البته نه فقط برای یک اقلیت کوچک) و دانــــش .


"گرومِن" میگویدهریک ازسه انقلاب صنعتی که تا امروزرخ داده نه تنها سبب دگر سازی های عمیق درمناسبات تولیدی شده بلکه ساختارجامعه انسانی را نیزتغییر داده است. روند تحول ازنظراواز 5 مرحله متواتر می گذرد: ویژگی مرحله آغازین پیدایش اندیشه ها واختراعات نووتغییرات اجتماعی ـ اقتصادی است که تغییرچشمگیری در وضعیت موجود پدید نمی آورند. پس ازآن مرحله «اززمین کنده شدن»  (Take off) میرسد دراین مرحله ازروند تحول، نتایج تغییرات فنی چشمگیرمیشوند. پس ازاین مرحله سوم آغاز می شود که درآن نیروهای مولدۀ تازه تکاملی انفجاری می یابند وسبب تغییرات چشمگیردرساختارفرهنگی، اقتصادی و سازمانی جامعه می گردند. درمرحله بعدی که مرحله تثبیت است، شتاب تغییرات اجتماعی، فنی و اقتصادی کاهش می یابد ودرنهایت به مرحله تباهی می رسد. دراین مرحله بازارها دراثرتولید بیش ازمصرف اشباع میشوند، میزان سود، دراثرافزایش رقابت کاهش می یابد. و درروند تمرکز شدید, آنها که ازهمه قویترهستند باقی می مانند واندیشه های نووگشایش افق های فنی تازه نادر است.


درپایان چنین دوره ای "هر بار" ستون رفاه اجتماعی شکسته است.  آخرین باراین روند دردومین انقلاب صنعتی مشاهده شد که درحوالی 1870 آغاز گشت ودوران تثبیت آن  درحوالی 1930 پایان یافت .


سومین انقلاب صنعتی حوالی 1940 درآمریکا آغاز گشت. بویژه درتلاش برای بکار بردن تکنولوژی کامپیوتر برای مصارف نظامی. درسالهای دهه 50 مرحله "از زمین کنده شدن" نخست خود را درعرصه پروازبه فضا تثبیت کرد. درهمانحال ژاپن حرکت درمسیربکاربستن تکنولوژی کامپیوتردرصنعت وساختن ربات تخصص یافت. درآغازسالهای دهه هفتاد این روند اروپا را نیزفراگرفت. پیشرفت صاعقه واردرحدود سالهای دهه هشتاد با بکارگرفتن میکروپروسسورها آغازشد. این میکروپروسسور ها شدند حلال مشکلات وبه بسیاری اززمینه های زندگی راه یافتند. درپی آن "انقلاب دیجیتال" دراوائل دهه 90 آغازشد که تغییراتی چشمگیردرعرصه های فرهنگی ـ اجتماعی درپی داشت.  درهمانحال ظاهرا اینطور بنظرمی رسید که دراقتصاد های پیشرفته بدست آوردن اطلاعات، بکاربستن وهدایت آن مهمترازخود روند تولیداست.


بنظر«گرومِن» اینک ما درمرحله تثبیت هستیم، درمرحله ای که ازشتاب تغییرات اجتماعی، فنی واقتصادی کاسته می شود، درمرحله ای که  تباهی آغاز می گردد. او یاد آورمی شود که "تعداد اختراعات وکشفیات تازه" اندک هستند. حتی درعرصه فن آوری اطلاعاتی (اینفورماتیک) نیزاختراعات وکشفیات تازه ودوران سازی عرضه نشده است، هرچند که دستگاه بازاریابی آمریکا دوست دارد به ما چنین بقبولاند.


"گرومِن" میگوید آنچه تازه است این است که:امروزجامعه انسانی با همان مسائلی روبروست که درسالهای دهه 30 روبروبود. مؤید آن نیزافزایش شدید بیکاری، بدهیهای سنگین موسسات و دولتها، وضع خراب بانکها وفقرروزافزون عمومی درهمه جاست. درحالیکه اندک شماری ثروتمند نیز هستند که روزبه روزثروتمند ترمیشوند. دانشمند هلندی هشدارمی دهد که ستون رفاه اجتماعی که ثبات برآن استوارست باردیگردرحال فروشکستن است. ویادآورمیشود که:تاریخ بشری نشان داده که این امرهمیشه به انقلابها یا به جنگها انجامیده است.

http://www.jungewelt.de/2013/01-05/018.php

http://econintersect.com/wordpress/?tag=wim-grommen